هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به توصیف نور الهی و عظمت خداوند می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که هیچ چیز در دو جهان قادر به مقایسه با نور الهی نیست و فهم و وهم انسان در برابر عظمت خداوند ناتوان است. عشق به خداوند و وصال با او، تنها راه نجات و رسیدن به سعادت ابدی است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۵

یک ذره نور رویت گر ز آسمان برآید
افلاک درهم افتد خورشید بر سرآید

آخر چه طاقت آرد اندر دو کون هرگز
تا با فروغ رویت اندر برابر آید

یارب چه آفتابی کانجا که پرتو توست
هم و هم تیره گردد هم فهم ابتر آید

چه جای وهم و فهم است کاندر حوالی تو
نه روح لایق افتد نه عقل در خور آید

هر کو ز ناتمامی از تو وصال جوید
در عشق تو بسوزد از جان و دل برآید

ور از عنایت تو جان را رسد نسیمی
اقبال جاودانی جان را ز در درآید

هرگه که شرح رویت عطار پیش گیرد
کام و لبش ز معنی پر در و گوهر آید
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.