هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و دلدادگی به معشوق سخن میگوید و زیباییهای او را توصیف میکند. او از تأثیر عمیق معشوق بر خود و جهان اطراف میگوید و بیان میکند که هیچ همتایی برای معشوق در جهان وجود ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۶۷۳
تا دلم را کرده ای مأوای خود
من ندارم در غمت پروای خود
منّتی باشد به عید روی تو
گر کنی قربان مرا در پای خود
چشم ما بین تا به خود عاشق شوی
سرو جانم بر قد و بالای خود
چشم و روی و زلف و خال و رنگ و بوی
خوب داری هر یکی بر جای خود
عنبر و کافور و عود و مشک ناب
کرده ای هرچار را لالای خود
عالمی شیدا و حیران کرده ای
دلبرا بر روی شهرآرای خود
سرو چون قدّ تو را در باغ دید
شرمش آمد از قد زیبای خود
سرگذشتم دوش بی روی تو بود
زآب چشم شوخ خون پالای خود
گر بجویی در همه ملک جهان
کی توانی یافتن همتای خود
من ندارم در غمت پروای خود
منّتی باشد به عید روی تو
گر کنی قربان مرا در پای خود
چشم ما بین تا به خود عاشق شوی
سرو جانم بر قد و بالای خود
چشم و روی و زلف و خال و رنگ و بوی
خوب داری هر یکی بر جای خود
عنبر و کافور و عود و مشک ناب
کرده ای هرچار را لالای خود
عالمی شیدا و حیران کرده ای
دلبرا بر روی شهرآرای خود
سرو چون قدّ تو را در باغ دید
شرمش آمد از قد زیبای خود
سرگذشتم دوش بی روی تو بود
زآب چشم شوخ خون پالای خود
گر بجویی در همه ملک جهان
کی توانی یافتن همتای خود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.