هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و فراق یار خود سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوقش به سوی او بازگردد. او از رنج هجران و عشق بی‌پاسخ می‌نالد و امیدوار است که باد صبا پیامش را به معشوق برساند. شاعر عشق خود را صادقانه و فداکارانه توصیف می‌کند و بیان می‌کند که هیچ چیزی در جهان برایش مهم‌تر از غم فراق نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۹۴

جان به شکرانه دهم گر بت ما باز آید
یا شبی با من دلسوخته دمساز آید

که رساند ز من خسته پیامی بر دوست
هم مگر باد صبا محرم این راز آید

گر گذاری کند آن سرو به خاکم روزی
گرچه آن دلبر من از سر اعزاز آید

سرو نازست قدش در چمن جانبازی
لاجرم سرو روانست و به صد ناز آید

عاشق صادق اگر بر سر بازار غمت
بگذرد از سر و زر پیش تو جانباز آید

بار عشقی که ز هجران تو بر جان منست
بر دل کوه نهی کوه به آواز آید

در جهان نیست مرا جز غم ایام فراق
عمر باز آیدم ار جان و جهان باز آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.