۱۵۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۳۳

کس ندیدست سرو در رفتار
نشنیدیم ماه در گفتار

هیچکس رنگ و بو نشان ندهد
همچو زلف تو مشک در تاتار

گرچه بوی بهار خوش باشد
نیست هرگز چو بوی صحبت یار

تو به خوابی و فارغ از حالم
چشم جانم چو بخت تو بیدار

ای عزیز دلم بگو ز چه روی
گشتی از عاشقان چنین بیزار

از وصالت گلی نمی چینم
تا به کی داریم به خار فگار

آنچنان از زمانه در رنجم
که خوشا پار و مرحبا پیرار

هیچ دانی دلم چه می خواهد
در چنین موسمی به فصل بهار

لب کشت و کنار جو دو سه روز
در چمن دست ما و دست نگار

بانگ رود و سرود و نغمه چنگ
ناله بلبلان خوش گفتار

همه کس را درین جهان باشد
آرزوی دل این چنین بسیار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.