هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف زیبایی‌های معشوق و درد فراق از او می‌پردازد. او از بوی خوش صحبت یار، ناله‌های بلبلان و آرزوهایش در فصل بهار سخن می‌گوید و از بی‌اعتنایی معشوق شکایت دارد. شاعر همچنین از رنج زمانه و دوری از یار می‌نالد و آرزو می‌کند که روزی بتواند در کنار معشوق باشد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۳۳

کس ندیدست سرو در رفتار
نشنیدیم ماه در گفتار

هیچکس رنگ و بو نشان ندهد
همچو زلف تو مشک در تاتار

گرچه بوی بهار خوش باشد
نیست هرگز چو بوی صحبت یار

تو به خوابی و فارغ از حالم
چشم جانم چو بخت تو بیدار

ای عزیز دلم بگو ز چه روی
گشتی از عاشقان چنین بیزار

از وصالت گلی نمی چینم
تا به کی داریم به خار فگار

آنچنان از زمانه در رنجم
که خوشا پار و مرحبا پیرار

هیچ دانی دلم چه می خواهد
در چنین موسمی به فصل بهار

لب کشت و کنار جو دو سه روز
در چمن دست ما و دست نگار

بانگ رود و سرود و نغمه چنگ
ناله بلبلان خوش گفتار

همه کس را درین جهان باشد
آرزوی دل این چنین بسیار
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.