هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد فراق و امید به لطف و رحمت معشوق است. شاعر از معشوق میخواهد که او را تنها نگذارد و به حال جهان لطف کند. همچنین، از درد هجران و عشق فراوان به معشوق سخن میگوید و اشاره میکند که عاشقان بسیاری مانند او در جهان وجود دارند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۷۳۷
ای دوست ما به دست تو دادیم اختیار
ما را نزار و زار خدا را روا مدار
گر لطف می کنی تو به حال جهان بکن
زان رو که ما به لطف تو هستیم امیدوار
ای مدّعی تو را چه فتادست با منت
شرمی بدار از حق و ما را به ما گذار
گر زآنکه لطف دوست بود دستگیر من
فارغ من از بهشتم و با درد و غم چه کار
تو چون گلی شکفته به بستان به صبحدم
ما در فراق روی تو چون بلبلیم زار
تا کی به درد [هجر] تو باشیم مبتلا
ما را بدار یا نه که دست از جهان بدار
چندان قتیل عشق تو هستند در جهان
مانند ما بسی که نیایند در شمار
ما را نزار و زار خدا را روا مدار
گر لطف می کنی تو به حال جهان بکن
زان رو که ما به لطف تو هستیم امیدوار
ای مدّعی تو را چه فتادست با منت
شرمی بدار از حق و ما را به ما گذار
گر زآنکه لطف دوست بود دستگیر من
فارغ من از بهشتم و با درد و غم چه کار
تو چون گلی شکفته به بستان به صبحدم
ما در فراق روی تو چون بلبلیم زار
تا کی به درد [هجر] تو باشیم مبتلا
ما را بدار یا نه که دست از جهان بدار
چندان قتیل عشق تو هستند در جهان
مانند ما بسی که نیایند در شمار
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.