هوش مصنوعی: متن بالا از زیبایی‌های طبیعت بهار، مانند بوی خوش، نغمه‌های بلبلان، سبزه‌زار و جویبار سخن می‌گوید و از لحظات خوشی که در کنار یار و دوستان سپری می‌شود، یاد می‌کند. همچنین، به احساسات عاشقانه، دل‌تنگی و جفاهای دشمنان اشاره دارد و بیان می‌کند که بدون دیدار یار، حتی بهشت نیز ارزشی ندارد. شاعر از عشق و وفاداری به معشوق و ناامیدی از جفاهای او می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند جفاهای دشمنان و ناامیدی ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۴۲

بی تکلّف خوشست بوی بهار
ناله ی بلبلان و بانگ هزار

سبزه و جویبار و طرف چمن
در صبوحی چه خوش بود با یار

روی در روی دوستان کرده
وز جفاهای دشمنان به کنار

گل رویش به صبح می خواهم
از دل و جان به غیر صحبت خار

قامتی همچو سرو در بستان
دلبری خوش حضور شیرین کار

یار ما تند و سرکشست و دلم
از جفا گشت از جهان بیزار

من بهشت برین نمی خواهم
گر نباشد مرا درو دیدار

گفته بودم بگو مرا باری
حاصل من نبود جز پندار

بر خطت سر نهاده ام چو قلم
سر دوانم مکن تو چون پرگار

در جهانم امید بر در تست
ناامیدم مکن ز خود زنهار
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.