هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق نافرجام و دل‌سوختگی خود سخن می‌گوید. او از بی‌توجهی معشوق و تأثیرناپذیری دل او شکایت دارد، اما با این وجود، عشق و اشتیاقش را ابراز می‌کند. شاعر خود را به فرهاد تشبیه می‌کند که عاشق شیرین است و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۷۵۵

نام من در ورق عشق رخت نیست مگر
که ز حال من دلسوخته ات نیست خبر

ما سر اندر قدمت راست نهادیم بیا
سرو قد تو کند هم سوی ما نیز گذر

آتشین آه من اندر دل خارا بگرفت
چه کنم در دل سنگین تو چون نیست اثر

در دلت آه من خسته اثر می نکند
آه دل سوختگان را اثری نیست مگر

خوش سودایست ز پرگار جمالت در چشم
دل به جان آمدم ای دوست ازین دور قمر

من که فرهاد صفت باخته ام شیرین جان
خسروآسا تو بگو چند خوری گل به شکر

هر جفایی که تو کردی به جهان باکی نیست
جز فراق تو به دل نیست مرا هیچ بتر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.