هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان شاعری است که از دوری معشوق رنج می‌برد و از او می‌خواهد که به سویش بازگردد. شاعر ابراز می‌کند که عشق او به معشوق چنان است که حتی اگر معشوق به او آسیب برساند، باز هم جانش را فدای راه عشق خواهد کرد. او زیبایی معشوق را ستایش می‌کند و از درد فراق می‌نالد، اما امیدوار است که معشوق با نگاهی لطف‌آمیز، درد او را التیام بخشد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و فداکاری در عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۷۵۶

جانا گرت به جانب ما اوفتد گذر
بینی ز مهر خود که جهانیست بی خبر

از حد گذشت شرح غم حال این جهان
بر حال زار من تو کنی رحمتی مگر

از روز هجر تو دل تنگم به جان رسید
باشد شبی که با تو کنم دست در کمر

گر تیغ می کشی تو و گر تیر می زنی
جز جان به راه عشق نداریم ما سپر

نور و فروغ طلعت زیباش در جهان
ای دل بغایتیست که حیران شود بصر

دردیست در دلم ز غم اشتیاق تو
کان درد را دوا نبود غیر گلشکر

آن گل ز عارض تو و شکّر ز لعل تو
در هم سرشته اند و نهفتند در گهر

تا چند عجب و ناز و تکبّر کنی مکن
یک دم ز لطف سوی دوستان نگر

گر یک نظر کنی سوی ما کیمیا شویم
خاک رهیم در تو تمامست یک نظر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.