هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی و جذابیت معشوق را با تصاویر شاعرانه و استعارات زیبا توصیف می‌کند. شاعر از عشق و تأثیرات آن بر جان و دل سخن می‌گوید و به دشواری‌های عشق و ناتوانی در رهایی از آن اشاره می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند صداقت، توبه، و غلبه عشق بر عقل صحبت می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از استعارات و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۶

رخت را ماه نایب می‌نماید
خطت را مشک کاتب می‌نماید

رخت سلطان حسن یک سوار است
که دو ابروش حاجب می‌نماید

رخت را صبح صادق کس ندیده است
اگرچه صد عجایب می‌نماید

چو در عشق صادق نیست یک تن
همیشه صبح کاذب می‌نماید

ندانم تا چو رویت آفتابی
مشارق یا مغارب می‌نماید

چو زلفت نیز زناری به صد سال
نه رهبان و نه راهب می‌نماید

چه شیوه دارد آخر غمزهٔ تو
که خون‌ریزیش واجب می‌نماید

ز دیوان جهان هر روز صد خونش
چنین دانم که راتب می‌نماید

عجب برجی است درج دلستانت
که دو رسته کواکب می‌نماید

ز عشقت چون کنم توبه که از عشق
نخستین مست تایب می‌نماید

بسی با عشق تو عقلم چخیده است
ولی عشق تو غالب می‌نماید

دلم بردی و گفتی دل نگه‌دار
که دل در عشق راغب می‌نماید

چگونه دل نگه دارم ز عشقت
که گر دل هست غایب می‌نماید

غم عشقت به جان بخرید عطار
که چون شادی مناسب می‌نماید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.