هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که در جهان تنها به روزیدهنده (خدا) نیاز دارد و هیچکس دیگری را در عالم نمیبیند. او از لطف و فضل خداوند میخواهد که فریادش را برساند و راه خود را از افراد ناکس جدا کند. شاعر خود را همچون خسی در برابر دریای بیکران خداوند میداند که قابل مقایسه نیست.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۸۰۱
نمی باید مرا منّت ز هرکس
که روزی ده تویی در عالم و بس
کسی خود نیست در عالم چو دیدم
مگر لطفت رسد فریاد هرکس
ز ناکس راه کس پیدا نباشد
جدا کن راه هرکس را ز ناکس
چو ما را در جهان غیر از تو کس نیست
به فضل خویشتن فریاد ما رس
منم چون خس به بجر بی کرانت
که روی بحر ممکن نیست از خس
که روزی ده تویی در عالم و بس
کسی خود نیست در عالم چو دیدم
مگر لطفت رسد فریاد هرکس
ز ناکس راه کس پیدا نباشد
جدا کن راه هرکس را ز ناکس
چو ما را در جهان غیر از تو کس نیست
به فضل خویشتن فریاد ما رس
منم چون خس به بجر بی کرانت
که روی بحر ممکن نیست از خس
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.