هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و فراق معشوق خود می‌نویسد و احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از دوری معشوق رنج می‌برد و آرزوی دیدار او را دارد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند موی آشفته، لعل لب، و بلبل در قفس، احساسات خود را به زیبایی توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۰۲

چون من ندارم جز تو کس جز تو ندارم هیچکس
فریاد خوانم بر درت آخر به فریادم برس

آشفته ام چون موی تو بر آرزوی روی تو
سرگشته ام در کوی تو بر تو ندارم دست رس

گفتم ز لعلت خسته ام یک شربت آبی ده مرا
آمد به گوشم زان دو لب گفتا که ما را از تو بس

کشتی در افکن ای دل مسکین ببین در بحر غم
سیل فراقش را که چون بگرفت ما را پیش و پس

گرچه تویی فارغ ز ما ما را میسّر چون شود
دوری ز روی مهوشت ای نور دیده یک نفس

تا دل هوایی می برد در دیدن دیدار تو
این دیده ی مهجور را خوابش نیاید از هوس

در آرزوی روی چو گلبرگ تو در صبحدم
فریاد شوقی می زنم مانند بلبل در قفس

خالی ز عنبر کرده ای بر لعل جان بخشت یقین
شکّر فروشان لبت خالی نباشند از مگس

کردم جهانی در سرت سر کرده ای با ما گران
ظلمی چنین ای نازنین جایز ندارد هیچکس
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.