هوش مصنوعی:
این شعر از عاشقانههای کلاسیک فارسی است که در آن شاعر از درد فراق و جفای معشوق شکایت میکند و از او میخواهد که به حالش رحم کند. شاعر با استفاده از تصاویر شعری مانند آه سوزان، دل زخمخورده و چشمان خونبار، عمق غم و اندوه خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'چشمان خونبار' و 'آه سوزان' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۸۰۵
دلبرا ترک جفا کن ز من زار بترس
زینهار از تف آه من غمخوار بترس
دلم از خار جفایت بخراشید مکن
مرهمی نه به دل از سینه افگار بترس
دیده برهم نتوانم زدن از خون جگر
رحمتی کن به من از دیده ی خونبار بترس
تو به خواب خوش و من در غم تو بیدارم
به غم فرقتت از دیده ی بیدار بترس
آهم از چرخ فلک در غمت ای دوست گذشت
مگذر از راه وفاداری و زنهار بترس
زآنکه آه دل این خسته جهانگیر شدست
ترسم آهی بزنم ای بت عیار بترس
آتشی بر دلم از لعل لبانت زده ای
آه وصلی بزنم بر دل و از نار بترس
زینهار از تف آه من غمخوار بترس
دلم از خار جفایت بخراشید مکن
مرهمی نه به دل از سینه افگار بترس
دیده برهم نتوانم زدن از خون جگر
رحمتی کن به من از دیده ی خونبار بترس
تو به خواب خوش و من در غم تو بیدارم
به غم فرقتت از دیده ی بیدار بترس
آهم از چرخ فلک در غمت ای دوست گذشت
مگذر از راه وفاداری و زنهار بترس
زآنکه آه دل این خسته جهانگیر شدست
ترسم آهی بزنم ای بت عیار بترس
آتشی بر دلم از لعل لبانت زده ای
آه وصلی بزنم بر دل و از نار بترس
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.