۲۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۱۴

یارب دل محنت زده ام را خبری بخش
وز دیده ی صاحب نظرانم نظری بخش

در مصلحت دینی و دینم نظری کن
بر دشمن و بیگانه و خویشم ظفری بخش

این خسته ی غم را به فرح مرهم دل ساز
وین بی سر و پا را ز کرم پا و سری بخش

بی رهبر بینا نتوان رفت به منزل
از پیروی راهروانم اثری بخش

شمع رخ دلسوخته را نور و صفا ده
مرغ دل سودازده را بال و پری بخش

از شست قضا چون بجهد تیر حوادث
جان و دل بی پوشش ما را سپری بخش

در حشر که بخشی گنه خلق به طاعت
جرم من بیچاره به آه سحری بخش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.