هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن میگوید. او از درد فراق و اشتیاق دیدار مینالد و از صبا (باد) میخواهد که بوی پیراهن معشوق را برایش بیاورد. شاعر همچنین از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دلش یاد میکند و آرزو میکند که بتواند در کنار معشوق باشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری ممکن است برای گروههای سنی پایین پیچیده باشد.
شمارهٔ ۸۲۸
گر زنم آهی بسوزم خرمنش
ای مسلمانان بگویید از منش
تا به حالم رحمتی آرد کنون
ورنه در عشقش بگیرم دامنش
چون بدیدم حسن رویش را به دل
گفتم الحمدی بدم پیرامنش
ای صبا گر سوی کنعان بگذری
نزدم آور بویی از پیراهنش
هم عنایت بودمی ای کاجکی
تا به دیده رفتمی من مأمنش
دست دل نگذارم از زلف دوتا
ای صبا من، تا نگردی ضامنش
ای مسلمانان بگویید از منش
تا به حالم رحمتی آرد کنون
ورنه در عشقش بگیرم دامنش
چون بدیدم حسن رویش را به دل
گفتم الحمدی بدم پیرامنش
ای صبا گر سوی کنعان بگذری
نزدم آور بویی از پیراهنش
هم عنایت بودمی ای کاجکی
تا به دیده رفتمی من مأمنش
دست دل نگذارم از زلف دوتا
ای صبا من، تا نگردی ضامنش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.