هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق معشوق می‌گوید و درد دوری و بی‌وفایی او را بیان می‌کند. او زیبایی‌های معشوق را توصیف کرده و از آتش عشق و اشک فراق می‌نالد. شاعر از معشوق می‌خواهد که با وصلش او را از رنج دوری نجات دهد و غم‌هایش را فراموش نکند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۸۳۶

گرم بوسی دهی از لعل پرنوش
غلامی گردم از جان حلقه در گوش

که را باشد چنان چشم و لب و خد
که را آن عارض و زلف و بناگوش

که دیده همچو تو ماهی کله دار
که دیده همچو تو سروی قباپوش

مده خارم خدا را از گل وصل
مزن نیشم خدا را از لب نوش

چو دیگ از آتش عشقت شب و روز
به یاد تو فرو ننشینم از جوش

ز سر بگذشت اشکم از فراقت
چه دانی سرگذشت ما شب دوش

چرا بار غمم بر دل نهادی
چرا کردی تو عهدم را فراموش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.