هوش مصنوعی: شاعر در این متن عشق عمیق خود را به معشوق بیان می‌کند و اظهار می‌دارد که بدون او، دنیا برایش بی‌معناست. او از زیبایی‌های طبیعت مانند باغ و بستان سخن می‌گوید، اما تاکید می‌کند که همه‌ی این زیبایی‌ها در سایه‌ی حضور معشوق معنا پیدا می‌کنند. در نهایت، شاعر از درد فراق و نبود معشوق شکوه می‌کند و تغییرات ناخوشایند دنیا بدون او را توصیف می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۵۲

من نمی خواهم بجز روی تو باغ
با رخت دارم ز بستانها فراغ

بی رخت عالم نمی بینم بیا
در دو چشم ما تویی همچون چراغ

باغ و بستانم تویی اندر جهان
بی تو من بس فارغم از باغ و راغ

در بهار و گل کجا سازد مقام
بلبل شوریده دانی غیر باغ

بیش ازین صبرم ز جان ممکن نبود
تا به کی بر دل نهیم از عشق داغ

گل برفت و خارور شد بوستان
جای بلبل بین که چون بگرفت زاغ

نغمه دستان کنون خلق جهان
باز نشناسند از بانگ کلاغ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.