هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق به معشوق سخن میگوید و از درد فراق و آرزوی وصال مینالد. او از معشوق میخواهد که به او توجه کند و با وجود جفاهای معشوق، همچنان به بندگی او وفادار است. شعر پر از استعارههای عاشقانه و بیانگر احساسات عمیق است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۸۵۵
ای دل به گرد کعبه کوی تو در طواف
وی جان زده ز دولت وصل رخ تو لاف
گفتم شبی به دولت وصلت نوازشی
فرما، جواب داد مگو بیش ازین گزاف
گفتم به حلق تشنه ما ریز جرعه ای
زان جام لعل رنگ تو از دُرد یا ز صاف
ما را به غیر بندگی تو گناه نیست
گر می زنی به تیغ جفا ور کنی معاف
گر نیست در دلت که دهی کام ما ز لب
ما را ز عین عاطفتت یک نظر کفاف
در بحر خاطرت نگذشتم چو کاه برگ
باریست بر دلم ز غمت همچو کوه قاف
بازآ که در غمت ز جهان رفت صبر و هوش
بگذشت زاریم ز سر «فا» و «لام» و کاف
وی جان زده ز دولت وصل رخ تو لاف
گفتم شبی به دولت وصلت نوازشی
فرما، جواب داد مگو بیش ازین گزاف
گفتم به حلق تشنه ما ریز جرعه ای
زان جام لعل رنگ تو از دُرد یا ز صاف
ما را به غیر بندگی تو گناه نیست
گر می زنی به تیغ جفا ور کنی معاف
گر نیست در دلت که دهی کام ما ز لب
ما را ز عین عاطفتت یک نظر کفاف
در بحر خاطرت نگذشتم چو کاه برگ
باریست بر دلم ز غمت همچو کوه قاف
بازآ که در غمت ز جهان رفت صبر و هوش
بگذشت زاریم ز سر «فا» و «لام» و کاف
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.