هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر اشتیاق شدید شاعر به وصال معشوق است. شاعر با وجود بیتوجهی معشوق، همچنان به عشق خود وفادار است و اشتیاقش را با تصاویر زیبایی مانند بلبل و گلستان توصیف میکند. او حتی حاضر است جان خود را فدای رسیدن به معشوق کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری و اشتیاق شدید ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۸۵۹

چنان به وصل توأم از میان جان مشتاق
که هست مرده بیچاره بر روان مشتاق

اگرچه دوست چنان نیست با من مسکین
به وصل دوست ز جان و دلم همان مشتاق

به روی دوست چه گویم چگونه مشتاقم
چنانکه بلبل بی دل به گلستان مشتاق

من از جهان به تو مشتاقم ای پری رخسار
وگرچه نیست تو را دل به دوستان مشتاق

منم به جان تو جانا که نیست خاطر من
به هیچکس بجز از دوست در جهان مشتاق

وصال کعبه مقصود ار اتّفاق افتد
به جان تو بدواند به سر روان مشتاق
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.