هوش مصنوعی: شاعر از درد فراق معشوق خود رنج می‌برد و دل‌بستگی عمیقی به او دارد. او توصیف می‌کند که چگونه معشوقش را می‌ستاید و دلش به او پیوسته است، اما معشوق از حال زار او بی‌خبر است. شاعر آرزو می‌کند که شبی از بند فراق رها شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۸۶

ز درد فراقت من خسته دل
همیشه به روی توأم بسته دل

دو دیده نگارا ز جان بسته ام
به طاق دو ابروت پیوسته دل

دهان تو چون پسته و لب چو قند
ز جان بسته ام من درین پسته دل

تویی فارغ از حال زارم ولی
مرا با تو بودست پیوسته دل

چه چاره که چون مرغ جانم شده
به شست دو زلفین تو بسته دل

ببینم شبی گویی اندر جهان
ز بند فراق تو وارسته دل
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.