هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر عاشقانه، عشق و وفاداری خود را به معشوق بیان میکند و از زیباییهای او مانند قد بلند و رخسار تابانش تمجید میکند. او خود را بندهای وفادار میداند که در پی وصال معشوق است و در تاریکی هجران، به یاد او روشنی میگیرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۹۱۸
نازنینا من ز جانت بنده ام
بنده ی عشق توأم تا زنده ام
گر قبول افتم تو را در بندگی
بنده ای با طالع فرخنده ام
چون قدت سروی ندیدم راستی
همچو رخسارت مهی تابنده ام
سرو جانی سایه ای بر ما فکن
سایه ای باید به سر پاینده ام
در شب دیجور هجران از خیال
نور بخشی زان رخ تابنده ام
من چو غوّاصان بحر هجر تو
درّ وصلت را ز جان جوینده ام
تا مرا در تن بود جان در جهان
شکر الطاف تو را گوینده ام
بنده ی عشق توأم تا زنده ام
گر قبول افتم تو را در بندگی
بنده ای با طالع فرخنده ام
چون قدت سروی ندیدم راستی
همچو رخسارت مهی تابنده ام
سرو جانی سایه ای بر ما فکن
سایه ای باید به سر پاینده ام
در شب دیجور هجران از خیال
نور بخشی زان رخ تابنده ام
من چو غوّاصان بحر هجر تو
درّ وصلت را ز جان جوینده ام
تا مرا در تن بود جان در جهان
شکر الطاف تو را گوینده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.