هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و اشتیاق خود به معشوقی که هرگز به او نرسیده سخن میگوید. او از خیال معشوق در ذهن خود، رنج هجران و آرزوی وصال میگوید و تأکید میکند که با وجود گذشت عمر، هنوز حتی یک کلام از معشوق نشنیده است. شاعر همچنین از زیبایی بینظیر معشوق و انتخاب او از میان همه خوبان جهان سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک کامل آن نیاز به بلوغ عاطفی و شناختی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۹۱۹
تا خیال آن بت بگزیده ام
بست نقشی در سواد دیده ام
از خیالش نیستم خالی دمی
گر بداند نور هر دو دیده ام
عمر بگذشت و من از روی وفا
یک سخن از لفظ او نشنیده ام
در چمن چون دیده ام قدّی چو سرو
درد از آن بالا بسی برچیده ام
همچو شمع از هجر می گریم به زار
کی چو گل از وصل او خندیده ام
آن چنان رویی و مویی در جهان
من مسلمان نیستم گر دیده ام
عرض گردیدم همه خوبان ز جان
مهر رویش از جهان بگزیده ام
بست نقشی در سواد دیده ام
از خیالش نیستم خالی دمی
گر بداند نور هر دو دیده ام
عمر بگذشت و من از روی وفا
یک سخن از لفظ او نشنیده ام
در چمن چون دیده ام قدّی چو سرو
درد از آن بالا بسی برچیده ام
همچو شمع از هجر می گریم به زار
کی چو گل از وصل او خندیده ام
آن چنان رویی و مویی در جهان
من مسلمان نیستم گر دیده ام
عرض گردیدم همه خوبان ز جان
مهر رویش از جهان بگزیده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.