هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید و دردها و رنجهای عاشقی را بیان میکند. او از صبر و امید به وصال معشوق میگوید و از جور و جفای یار بیوفا شکایت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۹۲۰
ای خوشا وقت دل شوریده ام
حال دل چون زلف دلبر دیده ام
تا دلم در شست زلفش خانه ساخت
من بسی درد از رخش برچیده ام
من به یاد آن قد و بالای تو
سرو نازا بس زمین بوسیده ام
گرچه کردی راز ما را آشکار
من به جان اسرار تو پوشیده ام
بی وفا یارا بسی کز دست تو
جرعه ی جور و جفا نوشیده ام
نور چشمم صبر فرمایی مرا
صبر چون باشد ز نور دیده ام
من به امید وصالش در جهان
بی سر و سامان بسی گردیده ام
حال دل چون زلف دلبر دیده ام
تا دلم در شست زلفش خانه ساخت
من بسی درد از رخش برچیده ام
من به یاد آن قد و بالای تو
سرو نازا بس زمین بوسیده ام
گرچه کردی راز ما را آشکار
من به جان اسرار تو پوشیده ام
بی وفا یارا بسی کز دست تو
جرعه ی جور و جفا نوشیده ام
نور چشمم صبر فرمایی مرا
صبر چون باشد ز نور دیده ام
من به امید وصالش در جهان
بی سر و سامان بسی گردیده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.