هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق عمیق خود به معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود رنج هجران، عشقش پابرجاست. او تأکید می‌کند که هیچ‌کس جای معشوق را نگرفته و با یاد او مست می‌شود. شاعر از گمراهی در تاریکی‌های هجران می‌گوید اما با یاد معشوق راه خود را می‌یابد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۹۳۴

بتا تا مهر تو در بر گرفتم
دل از مهر جهانی برگرفتم

مرا هجران تو از پا درآورد
ولی عشق رخت از سر گرفتم

نپنداری نگارا حاش لله
که بر جایت کسی دیگر گرفتم

به بوی زلف مشکین تو مستم
به یاد لعل تو ساغر گرفتم

شدم گمراه در ظلمات هجران
به بوی زلف تو ره برگرفتم

ز دیده گوهر هجران فشاندم
رخ دل را ز غم در زر گرفتم

چو گردم گرچه از دامن فشاندی
دگر ره دامن دلبر گرفتم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.