هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و بی‌وفایی معشوق شکایت می‌کند. او بیان می‌کند که با وجود وفاداری و عشق فراوان، تنها جفا و بی‌مهری دیده است. از شب‌های تاریک هجران و درد دلش می‌گوید و تأکید می‌کند که با وجود همه رنج‌ها، هرگز از عهد خود برنخواهد گشت.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه عمیق و احساسات غمگینانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و جفای معشوق ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۹۳۹

چرا گشتی چنین غافل ز دردم
نکردی رحمتی بر روی زردم

نکردی جز جفا بر من نگارا
بگو غیر از وفاداری چه کردم

ندادی کام ما یکدم ز وصلت
بسی خون جگر در عشق خوردم

مرا از دیده و دل حاصلی نیست
به غیر از آب گرم و آه سردم

مفرما صبر با درد فراقم
چگونه صبر بتوانم ز دردم

شب تاریک هجرانم بفرسود
صبا درد دلم را بین و دردم

جهان گر در سر عشقت کنم من
به جان تو که از عهدت نگردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.