هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عشق و وفاداری بیقید و شرط خود را به معشوق یا حاکم بیان میکند و آرزو میکند که در سایه محبت او بماند و حتی جان خود را فدا کند. او از حکمت و سلطنت معشوق تمجید میکند و خوشحالی خود را در اطاعت از او میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مضامین وفاداری و فداکاری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۹۹۹
اگر با دولتت پاینده باشم
به پیش بندگانت بنده باشم
بنازم پیش جانت تا بمیرم
بمیرم پیش تو تا زنده باشم
رسم از دولت وصلت به کامی
اگر با طالع فرخنده باشم
ز سر خشنود باشم آن زمانی
که پیش پای تو افکنده باشم
گرم در سایه ی مهرت بود جای
چو خورشید جهان تابنده باشم
تو سلطانی ز حکمت سر نپیچم
درین ملک جهان تابنده باشم
به پیش بندگانت بنده باشم
بنازم پیش جانت تا بمیرم
بمیرم پیش تو تا زنده باشم
رسم از دولت وصلت به کامی
اگر با طالع فرخنده باشم
ز سر خشنود باشم آن زمانی
که پیش پای تو افکنده باشم
گرم در سایه ی مهرت بود جای
چو خورشید جهان تابنده باشم
تو سلطانی ز حکمت سر نپیچم
درین ملک جهان تابنده باشم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.