۱۴۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۹۹

اگر با دولتت پاینده باشم
به پیش بندگانت بنده باشم

بنازم پیش جانت تا بمیرم
بمیرم پیش تو تا زنده باشم

رسم از دولت وصلت به کامی
اگر با طالع فرخنده باشم

ز سر خشنود باشم آن زمانی
که پیش پای تو افکنده باشم

گرم در سایه ی مهرت بود جای
چو خورشید جهان تابنده باشم

تو سلطانی ز حکمت سر نپیچم
درین ملک جهان تابنده باشم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.