هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و اشتیاق به معشوق می‌گوید. او از بی‌خوابی و بی‌اشتهایی خود در فراق معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که دل و هوش او را چشم‌های شوخ و ابروهای کمانی معشوق ربوده است. شاعر از جفاهای معشوق می‌نالد اما اعلام می‌کند که هرگز از او روی برنمی‌گرداند. او همچنین از وعده‌های معشوق به صبر و تحمل اشاره می‌کند اما هنوز تلخی فراق از کامش نرفته است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای سنین پایین قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۰۰۹

همی پرسی که چونی در فراقم
چه می پرسی ز خورد و خواب، طاقم

دل و هوش او چنان بربود یکسر
به چشم شوخ و ابروهای طاقم

در وصلم به رو یکباره در بست
به جان آورد دل از اشتیاقم

به صبرم وعده ای داد آن نگارین
نرفته تلخی آن از مذاقم

نگردانم ز تو روی از جفا من
مترسان ای عزیز از طمطراقم

من بی خواب بی خور شب همه شب
زحسرت هر دو دیده بر رواقم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.