هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و عشق نافرمان سخن می‌گوید. او خود را سرگشته و سرگردان از فراق یار توصیف می‌کند و از غم و اندوهی که در دل دارد می‌نالد. شاعر با بیان تصاویر شاعرانه مانند آسیاب نظر و تیر مژه، عمق احساسات خود را نشان می‌دهد و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات شاعرانه ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۱۰۲۳

من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم
به چه رو من ز سر کوی تو سرگردانم

به سر کوی وفای تو بتا در طلبت
همچو گویی من غمدیده به سرگردانم

آسیاب نظرم تا بکی ای جان ز فراق
شب همه شب به غم از خون جگر گردانم

گر یکی تیر مژه سوی جهان اندازی
جان ز شوق دو کمان تو سپر گردانم

کمیا خاصیتی من شده ام خاک درت
از سر لطف تو ملحوظ نظر گردانم

چون شدم خاک درت ای دل و دین از دل و جان
نظری بر من خاکی کن و زر گردانم

آخر انصاف بده سیمبرا گرد جهان
خویشتن در طلبت چند به سرگردانم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.