۱۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۲۵

بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم
ای دوست بجز مدح و ثنای تو ندانم

من دم نزنم بی تو و یاد تو از آن روی
در همت عالی همه نیکست زبانم

چون سوسن آزاد که او جمله زبانست
بر یاد تو سرتاسر دل جمله زبانم

ساکن شده ام بر سر کویش به امیدی
باشد که سرآید ز جهان سرو روانم

فریادرس ای دوست که فریادرسم نیست
کز چرخ گذشتست ز جور تو فغانم

در وصف دهان و لب و دندان که تو داری
رای تو اگر راه دهد دُر بچکانم

زنهار عنایت ز من خسته مگردان
چون بر کرم تست امید دو جهانم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.