هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد هجران و عشق نافرجام خود می‌گوید. او از اشک‌های بی‌پایان، دلِ مجنون و آرزوی دیدار معشوق سخن می‌گوید و با وجود بی‌توجهی معشوق، همچنان به دعا برای او ادامه می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسات پیچیده است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۰۴۷

تا به چند این دیده را در هجر تو جیحون کنم
واین دل بیچاره را در عشق تو پر خون کنم

تا کی ای لیلی صفت در آرزوی روی تو
این دل پر درد را هر ساعتی مجنون کنم

تا به کی رخ را ز درد هجرت ای زیبانگار
از سرشک دیده ی مهجور خود گلگون کنم

گر هزار افسانه خوانم در غم عشق تو من
در نمی گیرد به گوشت ور هزار افسون کنم

قدّ بختم چون الف بود از وصالت دلبرا
مدّتی شد تا ز هجر روی تو چون نون کنم

گفته ای در هجر رویم غیر صبرت چاره نیست
رفت پای طاقت از دستم صبوری چون کنم

گرچه آن دلدار را با ما عنایت کمترست
من دعای دولت او هر زمان افزون کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.