هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و فراق معشوق خود مینالد و از درد دل و رنجی که متحمل شده است سخن میگوید. او از شکسته شدن عهد و پیمان معشوق شکایت دارد و بیان میکند که چگونه دلش در غم عشق او ویران شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از مفاهیم پیچیدهتر عشق و فراق مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۱۰۵۴
بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکنم
دیده ی جان به تو حیران چه کنم گر نکنم
خانه صبر من ای نور دو چشمم ز فراق
در غم عشق تو ویران چه کنم گر نکنم
گرچه عهد من دلخسته شکستی به جفا
با غم روی تو پیمان چه کنم گر نکنم
آشکارا چو تو خون دل ما می ریزی
درد دل را ز تو پنهان چه کنم گر نکنم
گوهر و زر به فراق رخت ای جان به جهان
ز رخ و چشم خود ارزان چه کنم گر نکنم
دیده ی جان به تو حیران چه کنم گر نکنم
خانه صبر من ای نور دو چشمم ز فراق
در غم عشق تو ویران چه کنم گر نکنم
گرچه عهد من دلخسته شکستی به جفا
با غم روی تو پیمان چه کنم گر نکنم
آشکارا چو تو خون دل ما می ریزی
درد دل را ز تو پنهان چه کنم گر نکنم
گوهر و زر به فراق رخت ای جان به جهان
ز رخ و چشم خود ارزان چه کنم گر نکنم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.