هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر با زبان عاشقانه و عارفانه، از نالههای صبحگاهی، عذرخواهی از گل، عشق به معشوق، توکل به خدا، توبه از گناهان، قناعت و درویشی سخن میگوید. او با وجود مشکلات و رنجها، به لطف الهی امیدوار است و در نهایت، از ترک گناهان و پاکی روح میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر، مانند عشق الهی، توبه، قناعت و ترک گناهان، برای درک و ارتباط بهتر، به بلوغ فکری و تجربههای زندگی نیاز دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد حاصل میشود.
شمارهٔ ۱۰۵۹
من چو بلبل ناله های صبحگاهی می کنم
وز سرشک دیده از گل عذرخواهی می کنم
از خیال ماه رویت دلبرا دانی که من
غوص در دریای مهرت همچو ماهی می کنم
گرچه از بار گنه در بحر غم مستغرغم
لیکن ای دل تکیه بر لطف الهی می کنم
صبحگاهان چون به درگاهش کنم عرض گناه
روی خود گلگون ز اشک و چهره کاهی می کنم
گرچه درویشم به کنج عافیت از گنج فقر
بر سر تخت قناعت پادشاهی می کنم
عذر بدبختی چه خواهم بی تکلّف مجرم
زآنکه در راه وفا بی رسم و راهی می کنم
بی نیازا بین نیازم را و عذرم درپذیر
چون در این حضرت دعای صبحگاهی می کنم
شرح دردی می نویسم مطلق از خون جگر
گرچه کلکم را ز دیده در سیاهی می کنم
گفتم ای دل تا به کی در خون جان ما شوی
گفت آری از جهان ترک مناهی می کنم
وز سرشک دیده از گل عذرخواهی می کنم
از خیال ماه رویت دلبرا دانی که من
غوص در دریای مهرت همچو ماهی می کنم
گرچه از بار گنه در بحر غم مستغرغم
لیکن ای دل تکیه بر لطف الهی می کنم
صبحگاهان چون به درگاهش کنم عرض گناه
روی خود گلگون ز اشک و چهره کاهی می کنم
گرچه درویشم به کنج عافیت از گنج فقر
بر سر تخت قناعت پادشاهی می کنم
عذر بدبختی چه خواهم بی تکلّف مجرم
زآنکه در راه وفا بی رسم و راهی می کنم
بی نیازا بین نیازم را و عذرم درپذیر
چون در این حضرت دعای صبحگاهی می کنم
شرح دردی می نویسم مطلق از خون جگر
گرچه کلکم را ز دیده در سیاهی می کنم
گفتم ای دل تا به کی در خون جان ما شوی
گفت آری از جهان ترک مناهی می کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.