۱۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۷۳

چو لاله پر از خون دل خسته ایم
چو سوسن به پیشت کمر بسته ایم

دو دیده چو نرگس گشاده مدام
بنفشه صفت پیش تو دسته ایم

چو گل با رخت شاد و خندان چو صبح
چو غنچه به هجران دهن بسته ایم

چو خال رخ دوست سودازده
چو زلفت نگارا دل اشکسته ایم

جدا از خور و خواب و دیده به راه
بتا ما به ابروت پیوسته ایم

تو تا همچو سرو از برم خاستی
به خاک ره ای دوست بنشسته ایم

جهان زان نمی یابد از غم خلاص
که خار جفایت به دل خسته ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.