۲۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۷۹

ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم
در آتش فراق جمالت بسوختیم

از جور روزگار و عزیزان بی وفا
چون یوسفی به درهم قلبی فروختیم

هردم که یاد آن لب چون نوش کرده ایم
از چشمه ی حیات چو آتش فروختیم

صد جامه در جهان ز غمت چاک کرده ایم
یک جامه از وصال تو هرگز ندوختیم

چون قلب دل تحمّل هجران تو نکرد
از پیش لشگر شب هجران گریختیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.