هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و محبت بیپاسخ و جفاهای معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که سالها با امید و عشق به معشوق وفادار بوده، اما در نهایت با بیمهری و جفای او مواجه شده است. با این حال، شاعر جانب حق را نگه داشته و کار خود را به خدا سپرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و مفهومی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و ممکن است مناسب نباشد. همچنین، اشاره به رنج و جفا نیاز به درک و بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۰۸۱
ما تو را دلدار خود پنداشتیم
وز تو چشم مردمیها داشتیم
تخم مهر رویت ای نامهربان
سالها در وادی جان کاشتیم
هرچه کردی با من از جور و جفا
گرچه آن بد بود نیک انگاشتیم
تا نهادی دل به مهر دیگران
ما امید از لطف تو برداشتیم
سالها تا رایت مهر و وفا
عاشقانه در جهان افراشتیم
چون جفا و جورت از حد درگذشت
کار خود را با خدا بگذاشتیم
گر به ناحق غمزه ات خونم بریخت
جانب حق را فرو نگذاشتیم
وز تو چشم مردمیها داشتیم
تخم مهر رویت ای نامهربان
سالها در وادی جان کاشتیم
هرچه کردی با من از جور و جفا
گرچه آن بد بود نیک انگاشتیم
تا نهادی دل به مهر دیگران
ما امید از لطف تو برداشتیم
سالها تا رایت مهر و وفا
عاشقانه در جهان افراشتیم
چون جفا و جورت از حد درگذشت
کار خود را با خدا بگذاشتیم
گر به ناحق غمزه ات خونم بریخت
جانب حق را فرو نگذاشتیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.