هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که از عشق و جمال معشوق خود سخن می‌گوید. او از درد عشق و رنج‌هایش می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و از زیبایی‌هایش بهره‌مندش سازد. شاعر از تشبیهات زیبا و احساسات عمیق برای بیان عشق خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و مفاهیم پیچیده‌تر شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در سنین بالاتر به دست می‌آید.

غزل شمارهٔ ۳۹۷

آتش عشق تو دلم، کرد کباب ای پسر
زیر و زبر شدم ز تو، چیست صواب ای پسر

چون من خسته دل ز تو، زیر و زبر بمانده‌ام
زیر و زبر چه می‌کنی، زلف بتاب ای پسر

تا که بدید چشم من، چهرهٔ جانفزای تو
ساخته‌ام ز خون دل، چره خضاب ای پسر

جان من از جهان غم، سوخته شد به جان تو
جام بیا و درفکن، بادهٔ ناب ای پسر

آب حیات جان من، جام شراب می‌دهد
زانکه به جان همی رسد، جام شراب ای پسر

چند غم جهان خوری، چیست جهان، خرابه‌ای
ما همه در خرابه‌ای، مست و خراب ای پسر

هین که نشست آسمان، در پی گوشمال تو
خیز و بمال اندکی، گوش رباب ای پسر

نقل چه می‌کنیم ما، قند لب تو نقل بس
زان دو لب شکرفشان، هین بشتاب ای پسر

شمع چه می‌کنیم ما، نور رخ تو شمع بس
برفکن از رخ چو مه، خیز نقاب ای پسر

نرگس نیم خواب را، باز کن و شراب خور
غفلت ماست خواب ما، چند ز خواب ای پسر

زان دو لب تو یک شکر، بنده سال می‌کند
مفتی این سخن تویی، چیست جواب ای پسر

گرچه تو آفتاب را، رخ بنهاده‌ای به رخ
با من دلشده مرا، خر به خلاب ای پسر

وصف تو گر فرید را، ورد زبان همی شود
آب شود ز رشک او، در خوشاب ای پسر
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.