هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فداکاری سخن می‌گوید، جایی که عاشق با وجود جفا و بلا، دل به معشوق می‌سپارد و تسلیم تقدیر می‌شود. او از زیبایی معشوق و دلباختگی خود می‌گوید و نشان می‌دهد که عشقش جاودانه است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، تسلیم در برابر جفا و بلا ممکن است برای سنین پایین‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۰۸۳

در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم
تن درین ورطه به امّید وفا بنهادیم

خلق خواهند که از پیش جفا بگریزند
ما به طوع دل خود دل به بلا بنهادیم

چون محالست که با دست قضا پنجه کنند
سر به مسکینی و گردن به قضا بنهادیم

گر رضای دل دلدار به جان دادن ماست
بر خط بندگیش سر به رضا بنهادیم

صفت چین سر زلف تو می کرد صبا
چهره بر خاک ره باد صبا بنهادیم

تا ابد مهر گل روی تو در جان باشد
کاین نهالیست که با مهر گیا بنهادیم

تا گشادند سر زلف جهان آشوبش
بند بر گردن آهوی خطا بنهادیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.