۱۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۹۸

ما خود ز که ایم و از کدامیم
در زمره عاشقان چه نامیم

چون مرغ اسیر پرشکسته
در شست دو زلف تو به دامیم

در فرض دعای دولت تو
یک لحظه مگر ز جان دوامیم

از عهد غم تو برنگردیم
اندر ره عاشقی تمامیم

از آتش محنت فراقت
پختیم ولی هنوز خامیم

از وعده وصل یار امشب
بازآ که در انتظار شامیم

بودیم چو آهوان وحشی
لیکن به کمند دوست رامیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.