هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از درد فراق و اشتیاق به وصال می‌گوید، اما با وجود رنج‌ها، با امید به دیدار معشوق، شادمانه راه را ادامه می‌دهد. شاعر از سوختن در آتش عشق و خاک شدن در راه معشوق سخن می‌گوید و نشان می‌دهد که تمام جان و جهان خود را فدای عشق او کرده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۱۰۴

دل را به بوی وصل تو دادیم و می رویم
داغ غمت به سینه نهادیم و می رویم

دل در شکنج زلف تو بستیم و در غمت
خون دل از دو دیده گشادیم و می رویم

گر در غم فراق تو جان می رسد به لب
ما بر امید وصل تو شادیم و می رویم

آبی بر آتش دل ما زن که در غمش
بر خاک راه دوست چو بادیم و می رویم

آبی بر آتش دل ما زن که در غمش
بر خاک راه دوست چو خاکیم و می رویم

تا صیت عشق روی تو در عالم اوفتاد
جان و جهان به یاد تو دادیم و می رویم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.