هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و علاقه خود به معشوق و جدایی از او سخن می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و با او مهربان باشد، چرا که شاعر خود را بنده و عاشق معشوق می‌داند. همچنین، شاعر از ناپایداری دنیا سخن می‌گوید و امیدوار است که روزی به وصال معشوق برسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۱۱۰

چو با مهر رخ او آشناییم
چرا ای جان و دل از تو جداییم

تو سلطانی نظر کن سوی درویش
چو در کوی وصال تو گداییم

نه مرد عشق بازار تو بودیم
چه گونه با فراق تو برآییم

به خاک آستانت تشنه جانیم
به جست و جوی تو سرگشته ماییم

ز روی لطف کن در ما نگاهی
اگرچه چاکری را می نشاییم

بگو ای نور چشمم تا که رایی
ز روی بندگی چون ما تراییم

چرا بیگانگی ورزی تو با ما
چو از جان در جهانت آشناییم

چو دوران را ثباتی نیست محکم
بیا تا یک زمانک خوش برآییم

سعادت گر دهد یاری به وصلت
چو اقبال از در دولت درآییم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.