هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر خود را سرگشته، نیازمند و عاشق معشوق (که ممکن است معشوق زمینی یا الهی باشد) توصیف می‌کند. او از درد فراق، نیاز به درمان و عشق بی‌پایان سخن می‌گوید و خود را بنده و فرمانبردار معشوق می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارند.

شمارهٔ ۱۱۱۱

سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم
فرزین صفت ای شاه به کوی تو گداییم

دردیست مرا در دل بیچاره و عمریست
تا از رخ جان پرورت ای دوست جداییم

هستی تو طبیب دل پردرد ضعیفم
از لطف جهان بخش تو محتاج دواییم

عشق تو چو کوهست و تن غمزده کاهی
آخر تو بگو چون به غم عشق برآییم

من خاک ره شوقم و تو سرو روانی
در حسرت بالای تو سرگشته چو ماییم

ماییم و نوای غمت و برگ غریبی
آخر نظری کن تو که بی برگ و نواییم

گر جان به اشارت طلبی از من مهجور
ما منتظر و بنده ی فرمان شماییم

گم کرده رهم لیک مرا گفت سروشی
از جاده مشو دور که ما راهنماییم

تو شاه جهانبانی و من مور ضعیفم
دربان تو را بنده درگاه نشاییم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.