۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۱۲

نگارا از تو دور آخر چراییم
تو را ماییم و ما آخر که راییم

سعادت گر دهد یاری به وصلت
همان به کز در عشرت درآییم

بگو ای نور چشمم تا که رایی
ز روی بندگی چون ما توراییم

نظر فرما ز روی لطف بر ما
چو در کوی وصال تو گداییم

به خاک آستانت تشنه جانیم
به جست و جوی تو سرگشته ماییم

ز روی لطف کن در ما نگاهی
اگرچه چاکری را می نشاییم

چرا بیگانگی ورزی نگارا
چو از جان در جهانت آشناییم

چو دوران را بنایی نیست محکم
بیا تا یک زمانک خوش برآییم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.