هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقی است که در فراق معشوق خود سرگشته و درمانده است. شاعر از جفاهای معشوق شکایت می‌کند و از غم هجران و بی‌قراری خود می‌گوید. او با وجود همه سختی‌ها، همچنان وفادار و عاشق است و حاضر به شکایت از معشوق نزد دیگران نیست.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عاطفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کار رفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۱۱۳

در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم
ما شرح جفاهای تو ای دوست چه گوییم

بر باد صبا گرچه بدادی تو وفایم
ساکن شده بر خاک درت بر سر کوییم

بر دل غم هجران توأم کوه گرانست
بر روی چو خورشید تو آشفته چو موییم

دم بی تو نیارم زدن ای دیده و هردم
از آب دو دیده به غمت روی بشوییم

گفتم که چو شانه مگرت دست ببوسم
فریاد که در عشق تو چون سنگ و سبوییم

تا چند زنی تیغ جفا بر من مسکین
آخر نه گیاهیم که هر لحظه بروییم

بر جان و جهان گر صد از این بیش کنی جور
با مدّعیان شرح جفای تو نگوییم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.