هوش مصنوعی: شاعر در این متن عشق و ستایش عمیق خود را نسبت به معشوق (جانان) بیان می‌کند. او زیبایی‌های معشوق را با عناصر طبیعی مانند گل، سرو، ماه و خورشید مقایسه می‌کند و بر بی‌همتایی او تأکید دارد. شاعر از هجران و فراق معشوق رنج می‌برد و آرزوی دیدار او را دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و فراق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۱۲۵

سری دارم فدای پای جانان
چگونه سرکشم از رای جانان

خدا را ای صبا نزد من آور
نسیم زلف روح افزای جانان

که تا جانم برآساید ز بویش
ز دست هجر جان فرسای جانان

گر او را هست دیگر کس به جایم
مرا نبود کسی بر جای جانان

بسی گردیدم اندر عالم حسن
ندیدم هیچکس همتای جانان

گلی در بوستان شادمانی
نباشد چون رخ زیبای جانان

سهی سروی نباشد راست هرگز
به قد و قامت رعنای جانان

نظر کردم به سرو ناز گفتا
نموداریم از بالای جانان

خجل گردد مه و خورشید تابان
از آن روی جهان آرای جانان

نباشد طوطی جان را فصاحت
به پیش لفظ شکّرخای جانان

به عشقش گشتم و دیدم جهانی
گرفته سر به سر غوغای جانان

به ذوق ار در سماع آید زمانی
بنازم پیش سر تا پای جانان
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.