هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد دوری معشوق شکایت کرده و از او می‌خواهد که به وصل روی آورد و رحمت کند. او از جفاهای معشوق گله می‌کند و امیدوار است که روزی وفا کند. شاعر همچنین از مردم می‌خواهد که برای معشوق دعا کنند و از لطف و رحمت او سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و عبارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارند تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۱۱۵۲

سهی سروا گذاری سوی ما کن
امید ناامیدی را روا کن

به جان آمد دلم از درد دوری
بیا درد دل ما را دوا کن

جفا تا کی کنی بر من نگارا
خلاف رای خود روزی وفا کن

ز روی لطف و یاری رحمت آور
بدین بیچاره و تندی رها کن

بهار آمد زمانی خوش برآسا
عزیز من به ترک ماجرا کن

به عشق روی تو شد مبتلا دل
به وصلت چاره این مبتلا کن

الا ای مردم چشم جهان بین
به محراب دو ابرویش دعا کن

ز خوان وصل تو بس بی نواییم
ز لطفت رحمتی بر بینوا کن

به کوری حسودان یک دو روزی
بیا جانا و رو در روی ما کن

تویی شاه جهان و من گدایی
نظر گر می کنی سوی گدا من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.