۱۳۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۵۷

خداوندا به حال ما نظر کن
ز حال نیک و بد ما را خبر کن

ز لطف خویشتن بنواز ما را
هوای شور و شر از سر بدر کن

رهی گم کرده ام در ظلمت شب
به بوی زلف خویشم راهبر کن

نظر بر حال زارم چون نداری
روال کار ما زین خوبتر کن

به خاک ره نشینم در فراقت
سهی سروا به کوی ما گذر کن

هر آن کم خون دل از دیده پالود
ز قهر خویش خونش در جگر کن

گذر کن سوی ما ای نور دیده
بگویش رو جهان زیر و زبر کن

به زاری با صبا این راز می گفت
به چشم مردمی در ما نظر کن

که با هجر تو حال زار ما را
ببین دردم ز درد ما حذر کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.