هوش مصنوعی: متن بالا یک نیایش و مناجات عرفانی است که در آن شاعر از خداوند طلب کمک، هدایت و رحمت می‌کند. او از حال زار خود می‌گوید و از خدا می‌خواهد که او را از شر و شور دنیا نجات دهد، راه گم‌شده‌اش را نشان دهد و به او نظر لطف داشته باشد. شاعر همچنین از فراق و درد هجران می‌نالد و از خدا می‌خواهد که به حال او توجه کند و شرایطش را بهبود بخشد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و مذهبی عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل داشته باشد.

شمارهٔ ۱۱۵۷

خداوندا به حال ما نظر کن
ز حال نیک و بد ما را خبر کن

ز لطف خویشتن بنواز ما را
هوای شور و شر از سر بدر کن

رهی گم کرده ام در ظلمت شب
به بوی زلف خویشم راهبر کن

نظر بر حال زارم چون نداری
روال کار ما زین خوبتر کن

به خاک ره نشینم در فراقت
سهی سروا به کوی ما گذر کن

هر آن کم خون دل از دیده پالود
ز قهر خویش خونش در جگر کن

گذر کن سوی ما ای نور دیده
بگویش رو جهان زیر و زبر کن

به زاری با صبا این راز می گفت
به چشم مردمی در ما نظر کن

که با هجر تو حال زار ما را
ببین دردم ز درد ما حذر کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.