هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عاشق از هجران معشوق و التماس برای توجه و رحمت اوست. شاعر از باد صبح و سرو ناز برای رساندن پیامش به معشوق کمک می‌خواهد و در نهایت، سفر را به عنوان درمان درد عشق پیشنهاد می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و درد عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۱۵۸

نگارا بر من مسکین نظر کن
ز آب چشم مظلومان حذر کن

الا ای باد صبح ار می توانی
نگارم را ز حال ما خبر کن

بگو ای سرو ناز بوستانی
ز لطفت یک زمان بر ما گذر کن

دلا در دام عشق او اسیری
مرادت بر نمی آید سفر کن

سفر کردن دوای درد عشقست
برو یا عشق او از سر بدر کن

سنان غمزه اش خونریزتر گشت
توانی جان و دل پیشش سپر کن

غم هجرانش چون استاد عشقست
بیا دل قصّه عشقش ز بر کن

تو تا کی در جهان سرگشته گردی
برو دستی در آن آر و کمر کن

ز سودا زود در زلفش درآویز
شکنج طره اش زیر و زبر کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.