هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق است که با وجود بیمیلی معشوق، شاعر تمام وجود خود را به او تقدیم میکند. شاعر از درد هجران و دلزدگی میگوید و از معشوق میخواهد که به او رحم کند. در عین حال، شاعر معشوق را به زیباییهای طبیعت مانند سرو و گل تشبیه میکند و عشق او را فراتر از دنیا و دین میداند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۱۹۲
ای به قد چون سرو نازی صد هزاران آفرین
در سرابستان جان سروی نروید این چنین
با وجود آنکه بر ما نیستت میلی چنان
در سر کار تو کردم ای صنم دنیا و دین
من ز عشقت هیچ می دانی چه دارم در جهان
دیده ی پر خون ز هجران و دلی دارم حزین
ای سهی سرو گل اندامم به نام ایزد ز ما
دل ربودن نیک می دانی هزاران آفرین
گه گهی از روی لطفم گر نوازی می شود
ای مسلمانان طمع از وی ندارم بیش ازین
چون ز عشقت بر لب آمد جان شیرینم ز غم
بیش ازین بر ما مکن جور و ستم ای نازنین
زاریم از حد گذشتست و ز حال زار من
گوییا دارد فراغت آن نگار مه جبین
گر چه طوبی بگذری در باغ جان ما روان
خاک پایت را بساید ارغوان و یاسمین
گر نقاب از چهره چون ماه بگشایی یقین
خیره گردد در جمالت دیده های حور عین
آتش اندر ما زدی و آب چشم از حد گذشت
هم حذر باید ز آب چشم و آه آتشین
من تو را بگزیده ام از جمله خوبان جهان
بر من مسکین چرا یاری دگر کردی گزین
در سرابستان جان سروی نروید این چنین
با وجود آنکه بر ما نیستت میلی چنان
در سر کار تو کردم ای صنم دنیا و دین
من ز عشقت هیچ می دانی چه دارم در جهان
دیده ی پر خون ز هجران و دلی دارم حزین
ای سهی سرو گل اندامم به نام ایزد ز ما
دل ربودن نیک می دانی هزاران آفرین
گه گهی از روی لطفم گر نوازی می شود
ای مسلمانان طمع از وی ندارم بیش ازین
چون ز عشقت بر لب آمد جان شیرینم ز غم
بیش ازین بر ما مکن جور و ستم ای نازنین
زاریم از حد گذشتست و ز حال زار من
گوییا دارد فراغت آن نگار مه جبین
گر چه طوبی بگذری در باغ جان ما روان
خاک پایت را بساید ارغوان و یاسمین
گر نقاب از چهره چون ماه بگشایی یقین
خیره گردد در جمالت دیده های حور عین
آتش اندر ما زدی و آب چشم از حد گذشت
هم حذر باید ز آب چشم و آه آتشین
من تو را بگزیده ام از جمله خوبان جهان
بر من مسکین چرا یاری دگر کردی گزین
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.