هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانهای است که شاعر از دوری معشوق متحمل میشود. او از غم و اندوه، بیخوابی و بیقراری خود میگوید و معشوق را منبع نور و تسکین خود میداند. شاعر خود را مانند پرگار و قلمی توصیف میکند که در اشتیاق معشوق میگردد و از دوری او رنج میبرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۱۹۹
نگارینا دل پر دردم از تو
سرشک سرخ و روی زردم از تو
مرا خون دل اندر دامن جان
بود ای نور دیده هردم از تو
ز حد بگذشت در دم تا تو دانی
که تسکینی بود بر دردم از تو
ندارم بی تو خواب و خورد یارا
بیا چون هست خواب و خوردم از تو
به سر گردم چو پرگار از غم ای یار
بسی بر دل نشیند گردم از تو
تویی با خرّمی با دیگری جفت
من بیچاره دایم فردم از تو
منم همچون قلم در اشتیاقت
به سر گرد جهان می گردم از تو
سرشک سرخ و روی زردم از تو
مرا خون دل اندر دامن جان
بود ای نور دیده هردم از تو
ز حد بگذشت در دم تا تو دانی
که تسکینی بود بر دردم از تو
ندارم بی تو خواب و خورد یارا
بیا چون هست خواب و خوردم از تو
به سر گردم چو پرگار از غم ای یار
بسی بر دل نشیند گردم از تو
تویی با خرّمی با دیگری جفت
من بیچاره دایم فردم از تو
منم همچون قلم در اشتیاقت
به سر گرد جهان می گردم از تو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.