هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و دوری از معشوق می‌نالد و از رنج‌های عاشقی می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که جرعه‌ای از وصال به او بنوشاند و از بدنامی‌ای که در نتیجه این عشق به او رسیده، شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بدنامی و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۲۰۰

ای به ناکام دلم خسته و مهجور از تو
کشته ی تیر فراقت شده و دور از تو

از شفاخانه ی وصلت دل من جست دوا
منتظر چند نشینم من رنجور از تو

جرعه ای از قدح وصل به مهجوران ده
تشنه لب چند بمانم من مهجور از تو

گرچه از چشم بینداخته ای چشم مرا
به دو چشمت که بود چشم مرا نور از تو

آنکه مشهور جهان بود به نیکونامی
در جهان گشت به بدنامی مشهور از تو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.