هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر به بیان عشق و ارادت خود به معشوق می‌پردازد. او از ناکامی‌های خود در عشق سخن می‌گوید، اما در عین حال خوشحال است که جهان به کام معشوق است. شاعر از زیبایی‌های معشوق مانند چشم‌ها و موهایش یاد می‌کند و از درد عشق و سوز دل می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کار رفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۲۰۲

جانان کدام دل که نگشتست رام تو
و آن کیست کاو نشد به ارادت غلام تو

جز نام دوست ورد زبانم نمی شود
در هر نفس که می زنم اوّل به نام تو

ناکامی جهان ز جهانت گر آرزوست
خوش باش زان جهت که جهان شد به کام تو

هر چند خون این دل بیچاره خورده است
بادا شراب عیش همیشه به جام تو

محرم بجز نسیم صبا نیست هیچکس
کز من برد پیامی و آرد سلام تو

دانی چه فتنه ایست که افتاد در جهان
زان چشم آهوانه و زلف چو شام تو

ای دل هوای زلف معنبر چه می کنی
در غم بسوختیم ز سودای خام تو

آن دام و دانه ای که تو داری ز زلف و خال
آخر کدام مرغ نیفتد به دام تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.